سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! من از تو خشنودی به قضایت، برکت مرگِ پس از زندگی، خوشی زندگی پس از مرگ، لذّت نگریستن به رخسارت، شوق دیدار و دیدنت بی تنگنایی زیانبار و یا فتنه ای گمراه کننده را خواستارم . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]


ارسال شده توسط کمیل در 86/9/14:: 8:24 عصر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

از رنجی که می بریم!

 

«بینابین» بودن خطرش خیلی بیشتره.

اشتباه نکنید. منظور از «بینابین» بودن ، در اینجا ، اعتدال و میانه روی نیست. بلکه منظور بلاتکلیفی و سردرگمیه. همون ضرب المثل که میگه «یا رومی روم ، یا زنگی زنگ».

دکتر علی مطهری رو که میشناسین .فرزند استاد شهید مرتضی مطهری. افکار خوبی دارن.  لااقل من باهاش حال میکنم .البته مدتی است که بیشتر در معرض افکار عمومی قرار گرفتند و گرنه تو این مدت از ایشون نام و نشان نبود. این مطلب بالا رو هم ایشون فرمودند. البته کمی واضحتر : «بینابین» بودن ضررش بسیار بدتر از غربی بودن است.

البته خیلی ها با این اندیشه مشکل دارند. منظورم همون صاحبان تریبون و مسئولین فرهنگی و سیاسی کشوره.

*********************

ببینید ، یه مسئله ای هست و اون هم اینه که آقایان متولی امور فرهنگی ( حالا این هم شده یه معضل ، وگرنه فرهنگ که متولی نداره. حالا منظور بنده اونهایی هستند که صاحب نفوذ و قدرت در تصمیمات فرهنگی هستند) کشته مرده ی کارای کلیشه ای هستند. به عبارت بهتر زحمت و حوصله نوآوری و خلاقیت و تحول رو ندارند. همون دردی که همگی به اون مبتلائیم. یعنی حالا اگه من و شما هم به جاشون بودیم هیچ گلی به سر این فرهنگ نمی زدیم که نمی زدیم.

یه نمونه اش  - که حالا باعث شد این بحث رو بیارم وسط – در مورد کتاب های شهید مطهریه. چیزی که بنده شدیداً با اون مشکل دارم اینه که این آقایون تا میخوان نمایشگاه کتاب بزنن  ، تنها گزینه ای که به ذهن مبتکرشون میرسه کتابای شهید مطهریه. در طرحها و نقشهای مختلف!

تا میگی مسابقه کتابخوانی ، فوری میگن کتابای شهید مطهری!

تا میگی آقا ما شبهه داریم ، با یه ژست متفکرانه میگن برید کتابای شهید مطهری رو بخونین!

بابا دستتون درست. استاد مطهری ، استاد بود،قبول . متفکر بود،قبول . دانشگاهی بود،قبول . با جوون ها سروکار داشت،قبول. اهل پاسخ به شبهات روز بود،قبول . ولی آخه شما هم یه کم منطقی باشید. از زمانه ای که شهید مطهری درش به سر میبرده 30 سال میگذره. اونم چه 30 سالی. هر سالش کلی تحول و دگرگونی.

حالا ما نه. ما رو میگیم نافمون رو با خدا و پیغمبر و انقلاب و ولایت بریدن! ولی یه جوونی که کاری به این حرفا نداره و شما میخواید جذبش کنید یا فرهنگش رو بهش بشناسونید یا مشکلش رو حل کنید که دیگه نمیاد این حرفای 30 سال پیش رو بخونه. اون به یه زبون دیگه نیاز داره.

گفتم که امثال ماها باید بخونیم. ولی فقط برای اینکه غنای فکری پیدا کنیم و بعد بریم با زبون امروز با بقیه حرف بزنیم. یعنی ریشه مون رو بکاریم تو خاکی که امثال مطهری ها توش رشد کردند و بعد میوه ای تولید کنیم که به درد این عصر بخوره.

به عبارت دیگه اگه یه وقتی نمایشگاه کتابی زده میشه باید از نویسندگان جدید و جوان تر که با زبان قابل فهم برای نسل جدید حرف زدن استفاده بشه. برای پاسخ به شبهات هم کتابای خوب خیلی زیاده . کتابایی که برای نسل امروز خیلی بهتر از کتابای شهید مطهریه .

حالا بعضیا اینقدر خشک مغزن که فکر میکنن این یعنی توهین به شهید مطهری. توهین به امام خمینی که کتابهای شهید مطهری رو تایید کرده بود. توهین به انقلاب . حتی توهین به اسلام.جل الخالق!!

 

حالا تو فکر میکنی من میخواستم چی بگم؟ نمیذارن که. اینقدر آدم رو عصبانی میکنند که رشته کلام از دستت در میره. حوصله ام تموم شده. ولی یادم باشه که بعداً راجع به اون جمله ی ابتدای سخن حرف بزنم. «بینابین» بودن خطرش خیلی بیشتره.

اصلاً همون اول میخواستم درمورد همین حرف بزنم. ولی نشد. شما به گندگیتون ببخشید!

 

 

 


کلمات کلیدی : سیاسی و اجتماعی

درباره
صفحات دیگر
تبلیغات در سایت